
| آخرین به روز رسانی: شنبه 17 آبان 1404 |
| آخرین به روز رسانی: شنبه 17 آبان 1404 |

نعیمه سمیری، کارشناس ارشد مرمت بناها و بافتهای تاریخی، در یادداشتی نوشت: روح اثر نمادی است از پیام، معنویت و پیامدهای فرهنگیای که در قالب فرم و ساختار بنا تجلی یافته است. حفظ این روح، یعنی حفظ حس معنوی و هویت فرهنگی اثر نمایانگر آن است، اهمیت بالایی دارد.
همچنین هویت معنوی به شاخصههایی گفته می شود که اثر را از لحاظ فرهنگی، دینی و اجتماعی منحصر به فرد میسازد و آن را مرتبط با تاریخ و ارزشهای جامعه معرفی میکند. مرمت باید بهگونهای باشد که این هویت و روح زنده بماند و بازتولید یا تحریف نشود.
در فرآیند مرمت اهمیت حفظ روح و هویت معنوی بنا و فضا با بهرهگیری از مبانی نظری بر حفظ آن استوار است چراکه هرگونه تخریب یا تغییر نادرست میتواند به از دست رفتن تدریجی این روح و هویت معنوی منجر شود. بنابراین، مرمتکنندگان باید حساسیت و احترام عمیقی نسبت به ارزشهای معنوی و فرهنگی بنا داشته باشند و راهکارهایی یافت که این هویت و روح تاریخی در حافظه جمعی باقی بماند و انتقال یابد تا اثری زنده و پویا که پیام و ارزشهای آن همچنان به نسلهای بعدی منتقل و ماندگار شود.
گاهی باید در مبانی نظری عرفانی برای اثبات و تداوم مفاهیم با نگاه روحانی و معنوی و در عین حال علمی به حفظ و نگهداری این آثار توجه ویژه داشت. در این رویکرد، مرمت نه تنها به عنوان یک فعالیت فنی و هنری بلکه به عنوان یک وظیفه اخلاقی، فرهنگی و هویتی در نظر گرفته میشود.
با نگاهی عارفانه در مرمت بنا و بافت تاریخی که نمادی از روح، تاریخ و هویت ملت است باید با احترام کامل برخورد شود بدون اینکه هویت و اصالت آن دچار تغییر یا تخریب شود. در این نگاه، مبانی نظری باید براساس احترام به روح و ارزشهای فرهنگی، رعایت اصالت و استفاده از روشهای مرمت اصولی و انجام مداخلات کم و سازگار با ساختار طبیعی بنا، برای حفظ سادگی و روح جریاندار قدیمی آن مطابق با اصول عرفانی (سادگی و خلوص) ارتباط مستقیم برقرار کند.
در نتیجه، این نوع دیدگاه عارفانه مرمتگران را تشویق میکند که با ابزار و اصول علمی، درک معنوی و احترام عمیق نسبت به تاریخ و فرهنگی که این بناها نمایانگر آن هستند، اقدامات حفاظتی و مرمتی خود را انجام دهند. این رویکرد، نگاه انسانی، فرهنگی و روحانی را در فرآیند مرمت تقویت و کمک میکند تا بناهای تاریخی به عنوان میراثی زنده باقی بمانند و همانند گذشته و نه تنها امروز و فردا به عنوان میراثی ماندگار برای نسلهای بعد استوار باقی بماند.
در مبانی نظری مرمت بناها و بافتهای تاریخی، نگاه عرفانی به حفظ و مرمت آثار تاریخی نگاهی معنوی و روحانی دارد که فراتر از جنبههای فنی و ظاهری میرود. این رویکرد بر احترام عمیق به روح و هویت معنوی اثر تأکید میکند و معتقد است هر بنای تاریخی نماد ارتباط انسان با تاریخ، فرهنگ و معنویت است.
مرمت باید با روح اثر هماهنگ باشد و نه فقط با حفظ ظاهر خارجی بلکه با احساس و درک عمیقتر از آن، ارزشها و معناهای درونی اثر به تکامل برسد. این رویکرد، توجه خاصی به حفظ اصالت معنوی، روابط روحانی و ارزشهای فرهنگی اثر دارد. مرمتهای انجام شده باید بهگونهای باشد که ارتباط معنوی و روحانی اثر با محیط و مردم حفظ شده و زنده بماند.
عرفان الهامبخش و معرفیکننده این است که مرمتگر باید به نوعی به اصالت اثر، پیام معنوی و روحانی آن احترام بگذارد و آن را به عنوان نمادی از هویت فرهنگی و معنوی جامعه نگاه دارد. این نگرش، علاوه بر حفظ ظاهر و ساختار، بر اهمیت حفظ محتوای درونی، نمادهای روحانی، و ارزشهای معنوی در فرآیند مرمت تاکید دارد تا اثر تاریخی همچنان معنویت و هویت فرهنگی را در دل خود حفظ کند و انتقال دهنده آن باشد.
همچنین باید گفت در مبانی نظری مرمت بناها و بافتهای تاریخی، اصول و مفاهیم عرفانی نقش مهمی در بازتعریف ارزشها و نگاه به حفاظت میراث فرهنگی دارند. عرفان به اهمیت روح و معنویت در حیات فرهنگی و هنری تاکید دارد. بنابراین مرمت باید نه تنها بر حفظ ظاهر بنا بلکه بر حفظ روح و هویت معنوی آن تاکید کند. با نگاه عرفانی ارتباط عمیق انسان و طبیعت، بر حفظ اصالت و ذاتیات بافت تاریخی تأکید میکند تا ارتباط معنوی و روحانی بین انسان و فضا حفظ شود. برای رسیدن به خلوص عرفانی در مرمت یک اثر تاریخی و فرهنگی باید تلفیقی از هماهنگی با فضا و معماری طبیعی باشد نه تنها تخریب یا تغییر غیرضروری بلکه اصلاح و بازسازی در مسیر هماهنگی با اصل و ذات بنا. توجه به فضاهای مقدس و معنوی و اثرات آن بر روح انسان، این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند و مرمت پاسدار ارزشهای معنوی است. مرمت بر پایه اصول اخلاقی، احترام، سادگی و روحانگیزی بناهای تاریخی استوار است نه صرفا بر اصول فنی و ظاهری.
مراد از نگاه عرفانی در مبانی مرمت حفظ و تقویت ارزشهای معنوی، روحی و اخلاقی در کنار ارزشهای ظاهری است و به همین دلیل مرمت باید به عنوان یک فرآیند معنوی و طبیعی تلقی شود چراکه هویت فرهنگی و روحی بناهای تاریخی را ارج مینهد و حفاظت میکند.
در پایان میتوان گفت رویکردهای مرمتی مبتنی بر مفاهیم عرفانی و معنوی به حفظ هویت فرهنگی، تقویت احساس روحانیت و رابطه عمیقتر مردم با میراث تاریخی کمک میکند. این نوع مرمتها، نه تنها ظاهری بلکه درون سنگین و پرمعنای بناها و فضاها را حفظ میکند.